۱۳۸۴/۰۸/۰۷

جام جم


سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بيگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بيرون است
طلب از گمشدگان لب دريا می‌کرد

مشکل خويش بر پير مغان بردم دوش
کو به تاييد نظر حل معما می‌کرد

ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آينه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم اين جام جهان بين به تو کی داد حکيم
گفت آن روز که اين گنبد مينا می‌کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌ديدش و از دور خدا را می‌کرد

اين همه شعبده خويش که می‌کرد اين جا
سامری پيش عصا و يد بيضا می‌کرد

گفت آن يار کز او گشت سر دار بلند
جرمش اين بود که اسرار هويدا می‌کرد

فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد
ديگران هم بکنند آن چه مسيحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چيست
گفت حافظ گله‌ای از دل شيدا می‌کرد

۱۳۸۴/۰۸/۰۳

کارنامه کنکور


ه......ی...بالا خره کارنامه درخشان کنکور ما اومد:
فرهنگ و معارف: -4.44
زبان و ادبیات فارسی: 37.77
زبان خارجی : 15.55
ریاضی: -6.66
فیزیک الکتریسیته و مغناطیس: -6.66
مدارهای الکتریکی: 6.66
الکترونیک: 43.33
ماشین های الکتریکی: سفید
ابزار دقیق: 25
مدار منطقی: 53.33
مدار فرمان و سیم پیچی: 3.33
رتبه کل: 2444
اینه دیگه....عاقبت درس نخوندنه!
به جونه خودم فقط 3 تا از این درسا را خونده بودم...اونم نصفه نیمه...الانم که مشغولیم واسه آزاد تا ببینیم خدا چی می خاد(بد که نمی خاد!) زت ریاد
3/8/1384 سه شنبه

۱۳۸۴/۰۷/۰۴

4 مهر


سلام!
ااااااا، اینجارو باش ....اون و نگا کن........هی هی این یکی ببین چقدر خاک نشسته روش.....مثل اینکه یه

وبلاگ تکونی حسابی لازم داره....
خیلی وقت بود نیومده بودم....یادم نمیاد دفعیه پیش کی بود....بگذریم...
نمیدونم بیست و دوم بود یا بیست و سوم مرداد، (بلا خره یه روزی بود دیگه!) کنکور دادیم...جوابش که

اومد! ملومه دیگه، ما که اهل این سوسول بازیا نیستیم...مثل یه مرد قبول نشدم! همین!!!
الانم 13-14 روز مونده به ماه رمضون بعدشم 11 آذر کنکور آزاد، باید یواش یواش بریم سراق کتابا اخه اگه

اینو قبول نشم خیله 3 میشه، واسمون کلی افت داره؛ تازه این نصفشه! آخه قزوین هم رشته-مونو آورده

ساله اولشم هست، اگه قبول نشم......!
ولی خوب...سعی میکنم این 2 تا جمله رو همیشه تکرار کنم:
هر روز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم
بازیستید و بدانید که من خدا هستم!
{حکایت دولت و فرزانگی- مارک فیشر}

۱۳۸۴/۰۵/۱۷

Konoor!


17/5/84
این چند وقته خیلی کم پیدا شدم نه! دیگه چیکنیم دیگه!!! یه ماه پیشا با برو بچ دکه رفتیم مشهد زیارت

آقا، جای شما خالی کلی حال داد. اونجا یه بار رفتیم نت کافه (همون کافی نت) اما یارو نامردی نکرد،

ساعتی 800 ازمون گرفت (نامرد، دیگه نمییام کافی نتت)!!! ولی در کل خیلی خوش گذشت.
امروز 17 مرداد، 4 روز دیگه باید کنکور بدم، ولی امیدی نیست...تا ببینیم واسه کنکور آزاد چی میشه...

۱۳۸۴/۰۴/۰۸

سفر یه شعره سفر یه قصس!


8/4/1384
ه...فردا آخرین امتحان و باید بدم ساعت 10:30 بعدش ساعت 14:30 راهی میشم...میریم مشهد...با بروبچ، ممد، یونس و مرتضی؛ فکر کنم خیلی بده....بریم ببینیم چی میشه

۱۳۸۴/۰۳/۰۸

setere ye soheyl 2 (two towers)!


سلام!!!
مدت زمان مدیدی بود که اینورا پیدام نشده بودم....زندگی سخت دیگه، میدونید که!
چی بگم که حرف واسه گفتن...زیاده...
40-50 روز پیش سیتم و آپگرید کردم....ولی با چه مسیبتی....1 ماه پیشم نبود؛ همه رو برق میگیره مام کرم شب تاب! مین بردم خراب بود (مین برد نو!) ، این دیگه ته بز بیاریه والا. به هر حال الان دیگه گرفتمش.
امتاحانام هم اول تیر شروع میشه، بعد اگه قسمت باشه با بچه ها میریم زیارت.....
فهلا ...

۱۳۸۳/۱۲/۰۸

setareye soheil!


سلام
فکر کنم چند ماهي ميشه که چيزي پست نکردم....آخه حالش ندارم....تنبليه ديگه!
الان 3 هفتس که کلاساي اين ترم (4) شروع شده...ايشالا ترم آخرم تو اين دکه س! خلاص ميشيم ميره! البته اگه تو کنکور قبول بشم...کار حضرت فيله؛ بگذريم...اين ترم کاراموزي هم داارم...آخر بدبختي، کله صب بايد از خواب ناز بيدار شم! بالاخره هرکي يه جور بيچاره س ديگه!
راستي امسال زمستونه خوبي بود...کلي برف اومد. ايشالا که ساله بعد بازم قحطي ميوه نياد!!!
خوب مام بريم سراغ کارمون که فردا ساعت 6 بايد بيدارشم!