۱۳۸۸/۰۶/۲۵

بیست و پنج شهریور هشتاد و هشت

ماه رموضون داره تموم میشه، خاله اینا دارن میان اینجا امروز.
هفته بعد می‎خوام برم تاریخ اعزام رو عقب بندازم، سعید می‎خواد بندازه جلو.