۱۳۸۳/۰۵/۰۱

Idle!


دوباره سلام, این چند روز اتفاق خاصی برام نیفتاده؛ ولی خب اینطوری که نمیشه, دیگه اینقدر هم زندگی ساکن نبوده باید کمی اندیشه کنم!...نخیر, جواب نمیده انگار جدن خبری نبوده...ولی...آهان یادم اومد آخر اون هفته(!) از کتابخونه یه کتاب آموزش سی شارپ (انگلیسی بنیویسم قاطی میکنه!) گرفتم, خیلی زبان باحالی میخام این یکیرو خوب یاد بگیرم الانم دارم می خونمش.
...از نمره هام که خبری نیست, با دوستام هم جایی نرفتم, گنجم که پیدا نکردم, ولی...فیلمای دیروز خیلی ردیف بود؛ داشتم فکر می کردم!
دیروز با پسر عموم و داداشم نشستیم 3 تا از فیلمای جکی جان و نگا کردیم, خیلی باحال بودن ولی با فیلمایی که توشون اسنیپر داره بیشتر حال می کنم (و فیلمای استالونه).
تا چند روز پیشم یه 6 متر جا رو کرده بودن نماشیگاه کامپیوتر!!! یه سریم اونجا زدم, نمیدونم با ایمکه مفت نمی ارزید چرا هروز یه بار می رفتم! به هرحال...بدرد بخور نبود, فقط یه سی-دی "ای عاشقان" از آلبومای آقای عصار و یه سی-دی کارون! خریدم.
دیگه همش این بود
او..راستی فردا عروسی پسر داییم, الانم میخام برم اونجا!
=;

۱۳۸۳/۰۴/۲۸

Life...


The grand essentials of happiness are:
something to do
something to love and
something to hope for.
A.K.Chalmer

Action may not bring happiness; but there is no happiness without action.
Benjamin Disraeli

The ultimate measure of a man is not wher he stands in moments of comfort, but where he stands at times of challenge and controversy.
Martin Luther King.

When one door of happiness closed, another opens; But often we look so long at the closed door that we do not see the one which has opened for us.
Helen Keller

سیزده خط برای زندگی از گابریل گارسیا مارکز



دوستت دارم، نه به خاطر شخصیت تو، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم.

هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود.

اگر کسی تو را آن طور که می خواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

بدترین شکل دل تنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.

هرگز لبخند را ترک نکن، حتی وقتی ناراحتی، چون هرکس امکان دارد عاشق لبخند تو شود.

تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.

هرگز وقتت را با کسی که حاظر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران.

شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکر گذار باشی.

به چیزی که گذشته غم نخور، به آنچه پس از آن آمد لبخند برن.

همیشه افرادی هستند که تو را می آزرند، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده، دوباره اعتماد نکنی.

خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشانسد.

زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری.

۱۳۸۳/۰۴/۲۱

حضرت مولانا 1



روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا قافل از احوال سخن خویشتنم
از کجا آمده ام، آمدنم بحر چه بود
مانده ام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بودست مراد وی از ین ساختنم
جان که از عالم علوی ست، یقین می دانم
رخت خود بر آنم که همان جا فکنمذ
مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پرو بالی بزنم
کیست در گوش که او می شنود آوازم
یا کدام است می نهد اندر دهنم
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جانست، نگویی، که منش پیرهنم
تا به تحقیق مرا راه ننمایی
یک دم آرام نگیرم، نفسی دم نزنم
می وصل بچشان تا در زندان ابد
از سر عربده مستانه به هم درشکنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد در وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
شمس تبریز، اگر روی به من بمایی
و الله این قالب مردار به هم در شکنم

یه روز خوب


مروز یه روز خیلی خوبی بود, یعنی شد. آخه ی درسی داشتم که میترسیدم خرابش کنم ولی نشده بود! همین. مام
اینجوری حال می کنیم دیگه (تعطیلما نهههههه!), دیگه همینه.

۱۳۸۳/۰۴/۲۰

ترم تابستون


سلام, این تعطیلات ما شروع شد تمومم شد هیچی ازش نفهمیدم! خیلی زود گذشت (همش 6 روز!) امروز اولین روز ترم تابستونی بود, ساعت 8 کلاس داشتم, کلاس ادبیات با یه استاد معرکه, استاد عرفانی منش؛ خیلی کارش درسته.ه
خوب, یه کمم از چیزای دیگه بگم...آخه چی بگم!ممم....آها, آقا امروز صبح 13 دیقه کانکت شدم جدم درومد! این بلستر سروکلش پیدا شد کامپیوتر ما رو هنگوند! نمیدونم از کجا پیداش شد ولی به هر حال سرش زیر آب شد, اما حالم گرفت دیگه!...کار بدرد بخور دیگه اینکه یه مقاله در باره اکس-ام-ال خوندم, الته آموزشش ولی کامل نبود باید بقیشم پیدا کنم تا شاید یه ازش بفهمم. اینم از این روزای ما, بازم میام
=;

۱۳۸۳/۰۴/۱۴

امتاحانا تموم شد


بلاخره بعد یه عمر!(همش 13 روز) این امتاحانای ما تموم شد...امروز آخرین و بدترین امتاحانم بود, باید برم کلی نزر و نیاز کنم که قبول شم(ینی تا این حد)، ولی نمره ی سهتا از

درسا امروز اومده بود؛ کلی حال کردم که بعد 8-9 ماه یه 20 دیدم! زبان و آزمایشگاه دیجیتال. ریاضیم شدم 17.5، از امروز یه هفته تعطیل! ینی 7 روز زندگی بهد

20-30 روز درس
تا بعد....