BREAKING NEWS
! گرفتم ADSL دیروز
همین
سلام
ترم جدید شروع شده، این ترم هم 20 واحد برداشتم (اینا)
ریاضی مهندسی
مدارهای الکتریکی 2
الکترونیک 2
تجزیه و تحلیل سیستم ها
الکترومغناطیس
مدارهای منطقی کامپیوتر
اندیشه اسلامی 2 (مبدا و معاد)
جمع: 2728000 ریال
جالب تر از همشون مدارهای منطقی کامپیوتره! این درسو یه بار تو هنرستان خوندم، یه بارهم دوره کاردانی، اینام نامردی نکردن یه بارهم اینجا گذاشتن تو دامنمون، آخه بندگان خدا خیلی به فکر سطح علمیه دانشجوان؛ یه موقع فکر نکنید واسه پولشه هاااااااااااااااا، عمرن...فقط میخوان ما یه چی حالیمون بشه...
این ترم خفن سخته...اگهه پاس بشه مام رفتیم!
فعلا
بلاخره بده چند روز تعطیلی درس و دانشگاه شروع شد، امروز رفتم کلاس ولی نامرد استاد دودرمون کرد!
اینقدر وبلاک و آپدیت نکردم نمیدونم چی بنویسم!!! تو این چند وقته که نمودم این اتفاقات افتاده:
ترم قبل و ناپلئونی پاس کردم
ایران با کره مساوی کرد!
یه شب ساعت 1 یه پشه کشتم
یه گوشی گرفتم
رئیس جمهور رفت آمریکا، کولاک کرد
یه شب با بچه ها تا ساعت 6 صبح بیدار بودبیم، بگو بخند داشتیم!
امروز شروع به دانلود یه نرم افزار 2.6 گیگا بایتی کردم!
تمام
سلام!
امروزم بعد از يه مدت طولاني حس و حال آپديت كردن وبلاگم و پيدا كردم....آخه امروز يه كم فرق مي كنه!
امروز تولدم...ميشه 20 سالم! همين ديگه چيزي به ذهنم نميرسه كه بنويسم...پس خدا حافظ همين حالا (به قول فرزاد حسني) ماهم بلديم
آیا شیطان وجود دارد؟ آیا خدا شیطان را خلق کرد؟!
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند...
آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد: "بله او خلق کرد"
استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"
شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"
استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است"
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.
مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد."
شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"
شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا, شیطان وجود دارد؟"
استاد زیاد مطمئن نبود. پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."
و آن شاگرد پاسخ داد: " شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.
نام آن مرد جوان: آلبرت انیشتن!!!
اينو از نوشته هاي يه دوست اينجا كپي كردم!
سلام
سلام
آقا مام بساطي داريم از دست اين برو بچه اااااااا! دو شب پيش ساعت 23:50 آقا زنگ زنده، بعد ميگه "اي واي، هواسم به ساعت نبود!" باشه...اشكالي نداره، خوب چي شده حالا؟! "ويندوزم پاچيده!" جوونه تو ميخاستم فحشش بدما! ولي رفيق بود ديگه....آخه مرد مومن ساعت 12 شب زنگ زدي ميگي ويندوزت خراب شده؛ من چي كار بايد بكنم!!! ديشب هم همين بساط بود، تا ميومدم بخابم يكي زنگ ميزد؛ آقا زنگ زده ميگه چجوري با ياهو! مسنجر عكس بفرستم، ساعت 11 شب!!!! آخه من بهش چي بگم! ديگه اعصابم خورد شد سيم تلفن از پريز كشيدم.
بگذريم...امروز شنبه 13 خرداد 1385 فردا و پس فردا تعطيل، سه شنبه دوتا امتحان ميان ترم دارم، معادلات ديفرانسيل و تفسير قرآن....اين معادلات بد درسي خيلي خفه! مگر اينكه با سلام صلوات پاسش كنم. كلا درسا سخت شدن! نميدونم چرا!!! ولي مهم نيست، يا پاس ميشه، ميريم واسه خودمون كلي حال مي كنيم! يا پاس نميشه، كه مزه افتادن و ميچشيم كه اينم كلي حال ميده!!! پس در كل حال ميكنيم!
فعلا
سلام
خیلی وقت که نیومدم....همیشه یادم میره! واسه آدم هواس نمیزارن که....الان ساعت 12:55 فردا امتحان دیفرانیسل دارم، برم بشینم بخونم...
سلام
بازم اومدم، میگم ان درسا هم یواش یواش دارن خفن میشن! مثل اینکه دیگه از نمره های کشکی خبری نیست!
این ترم 20 واحد ورداشتم، شاخشون دیفرانسیله...خدا کمک کنه پاسش کنم! راستی امروز رفتم تو یکی از تیمای روباتی ثبت نام کردم، باید منتطر بمونم تا خبر بدن چی باید بکنیم.
آره دیگه درس خوندنم دردسرای خودشو داره...مثل کلاسای جمعه! تاحالا اینو نداشتیم که حالا داریم. باید دعا کنم که به سلامت این دوره-رو رد کنیم!
فعالا
بالاخره جواب کنکور اومد....مام قبول شدیم! اما خداییش ناپلئونی بود، رتبم شد 43 از 65، ولی خوب مهم اینه که قبول شدم، اینم
درصد جوابام: