۱۳۸۵/۰۳/۱۳

وطنم ، نام تو صدر همه نام جهان

شعري كه آقاي عصار واسه جام جهاني خوندن

وطنم ، نام تو صدر همه نام جهان جام جمت سرور جام جهان
حكم اهوراست به اهريمنان پارسيان تا به ابد قهرمان
هركه به ما شاخه گلي هديه داد ملت ما باغ گلش تحفه داد
ملت ما ملت بخشايش است صلح طلب طالب آرامش است
رعفت ما يكسره در خون ماست عرق وطن مسلك و قانون ماست
گر به ميان آمدمان آبرو كيست كه بتواندمان روبرو
اي همه مردان غرور آفرين بهر شما باد هزار آفرين
جام جهان دست شما بايدش حاميتان دست خدا بايدش
نام من و خان من و جان من جملگي ارزاني ايران من
در ميكده مي رقصم ، از باديه مي نوشم سبز است و سفيد و سرغ اين جامه كه ميپوشم
شكرانه انعامت ، جانم به تن جامت دستي مي و ديگر دست ، كوه است در آغوشم
ايران من ، ايران جانم فدايت كل زمين و آسمانها خاك پايت
ايران من ، ايران من روح و تن من سبز و سفيد و سرخ تو پيراهن من
مردي كه حريفنم شد ، در كار نمي بينم آن كس كه كسي باشد اين بار نمي بينم
در تن به تن ميدان ،‏بازيگر صد فنم در سر به سر مشتم ديوار نمي بينم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر