به نام دل به نام شاهد و می -- به نام تارو تنبور و دف و نی
به نام عاشقان لا ابالی -- به نام همنشينان خيالی
خوشا جامی که مولا در کفم داد -- به دستی می, به ديگر او دفم داد
خوشا آندم که از او می نويسم -- ز رقص و ذکر ياهو می نويسم
صدايم داد, تا از او بخوانم -- که من هم درد غربت را بدانم
خوشا با نام مولا باده خوردن -- چو درويشان عاشق جان سپردن
به حق باده نوشان می حلال است -- که مستی افتخاری بی زوال است
به دور اولم ساقی ولی بود -- ولی ديدم که ذکر او علی بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر