۱۳۸۸/۰۴/۳۱

سی و یک تیر هشتاد و هشت

پنج شنبه هفت پیش (فکر کنم 26 تیر بود) با سعید و جمال و وحید و داریوش رفتیم تبریز. ساعت 1 صبح راه افتادیم، ساعت حدود 6 رسیدیم. رفتیم خونه دوست داریوش، بهزاد. 4 روز موندیم. احمد هم بود، تبریزی بود. بچه های خوبی بودن.
تبریزی ها مردم خونگرمی بودند. بری بری هاشونم معرکه بود.
شمال و شمال شرق شهر داشتن ساخت و ساز می‎کردند، برج.
خوش گذشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر