۱۳۸۵/۱۲/۱۹

دام عجل

تا کی گریزی از اجل ، در ارغوان و ارغنون

نه کش کشانت می برند ، "انا الیه راجعون"

تا کی زنی بر خانه ها ، تو قفل با دندانه ها

تا چند چینی دام ها ، دام اجل کردت زبون

این باغ من ، آن خوان من ، این آنٍ من ، آن آنٍ من

ای هر "من" ات هفتاد من ، اکنون کهی از تو فزون

کو عشرت شبهای تو ، کو شکرین لبهای تو

فرزند و اهل خانه ات از خانه کردندت برون

برکن قبا و پیرهن ، تسلیم شو اندر کفن

بیرون شو از باغ و چمن ، ساکن شو اندر خاک و خون

امروز ضربت ها خوری ، وز رفته حسرت ها خوری

زان اعتقاد سرسری ، زان دین سست بی ستون

تا کی گریزی از اجل ، در ارغوان و ارغنون

نه کش کشانت می برند ، "انا الیه راجعون"

تا کی زنی بر خانه ها ، تو قفل با دندانه ها

تا چند چینی دام ها ، دام اجل کردت زبون

این باغ من ، آن خوان من ، این آن من ، آن آن من

ای هر "من" ات هفتاد من ، اکنون کهی از تو فزون

کو عشرت شبهای تو ، کو شکرین لبهای تو

فرزند و اهل خانه ات از خانه کردندت برون

تا کی گریزی از اجل ، در ارغوان و ارغنون

نه کش کشانت می برند ، "انا الیه راجعون"

تا کی زنی بر خانه ها ، تو قفل با دندانه ها

تا چند چینی دام ها ، دام اجل کردت زبون

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر